🍵🚬 : نیلوبلاگ

ساخت وبلاگ

انگار از اول مرده بودم

و ترسیده بودم

و تو هم نبودی…

نه اینکه گریه کنم، نه

فقط دارم تعریف می‌کنم چرا بغض کرده بودم

و آرام نمی‌گرفتم …

می‌دانی ؟

حتی صدای قلبم هم نمی‌آمد

انگار همه‌اش را برای نفس‌هات شمرده باشم

حالا تمام شده بود …

نه اینکه ترسیده باشم ، نه

فقط می‌خواستم بگویم چرا نصف شب پاشدم

و رفتم زیر تخت خوابیدم که خدا مرا

بی تو نبیند …

یکشنبه شانزدهم بهمن ۱۴۰۱ | 0:33 | missdra  | 

🍵🚬...
ما را در سایت 🍵🚬 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : missdra بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 20 بهمن 1401 ساعت: 16:09